عبادت

عبادت یعنی خضوع در برابر موجودی که به الوهیت و ربوبیت آن اعتقاد داریم. اله و رب واحد است و آن الله است،‌ پس عبادت و پرستش مخصوص خدا است. 

مرجع توسل

مرجع توسل خداوند است خداوند ما را امر به توسل کرده است و در قرآن کریم فرموده : « وابتغوا الیه الوسیلة مائده/35» و در قرآن کریم در مواردی به مومنین چنین یاد داده است : میفرماید مومنین گنهکار اگر نزد پیامبر بیایند و از او بخواهند برایشان استغفار کند خداوند را توبه پذیر خواهند یافت « و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوک فاستغفروا الله و استففر لهم الرسول لوجدو الله توابا رحیما نساء/4 6» ، ویا در مورد فرزندان حضرت یعقوب قرآن کریم می فرماید فرزندان یعقوب به پدر خود گفتند « یا ابانا استغفر لنا انا کنا خاطئین» خودشان استغفار نکردند بلکه از پدر خواستند برای آنها از خداوند استغفار کند حضرت یعقوب هم نفرمود چرا به من متوسل میشوید برای طلب آمرزش از خداوند بروید از خود خدا آمرزش بطلبید بلکه گفت : «قال سوف استغفر لکم ربی انه غفور رحیم» به زودی از پروردگارم برای شما طلب آمرزش می کنم. اگر توسل لغو بود چرا پیامبر الهی مهر تایید بر آن میزند؟ ثانیا : حکمت اینکه خداوند چنین خواسته در حقیقت نفعی است که نصیب خود ما میشود. خداوند بدین ترتیب خواسته است تا پیامبر و امام به عنوان اسوه های هدایت هر چه بیشتر در کانون توجه و اقبال مردم قرار گیرند و رابطه ی بیشتری میان آنان برقرار گردد که نتیجه ی آن پیروی و الگوگیری هر چه بیشتر از این بزرگواران است که در نهایت نفعش عاید حال خود ما شده و در مسیر هدایت و عبودیت و بندگی خداوند قرار خواهیم گرفت . ثالثا : باید به این نکته توجه داشت که توجه به اولیای الهی در کنار و در عرض توجه به خداوند نیست زیرا چنین چیزی با نگاه توحیدی هرگز سازگار نیست بلکه در طول آن است از آنجا که این بزرگواران عبد محض خداوند و تجلی و مظهر صفات و اسماء الهی اند توجه به آنان در همین راستا است. آیا وقتی شما با کار کردن طلب روزی میکنید اسباب را مستقل از خداوند منشا اثر می دانید هرگز چون چنین نگرشی غیر توحیدی است. آیا درست است بگوییم خدا خودش از نیاز من آگاه است برای چه کار کنم . من به خدا توکل دارم خودش روزی را می رساند من برای چه کار کنم ؟ ! در امور معنوی هم خود خداوند توسل به اولیای الهی را از اسباب فیض قرار داده و فرموده وابتغوا الیه الوسیلة. اما سیره ی نبوی ( برای اطمینان قلب شما علاوه بر منابع شیعه از منابع اهل سنت آدرس می دهیم : الف) در جریان ابولبابه که وقتی متوجه گناه و خیانت خود شد مستقیما به مسجد رفت و خود را به ستون بست و گفت تا خدا مرا نبخشد خود را از این ستون جدا نمی کنم ، که بعد از یک هفته خداوند توبه ی او را قبول کرد (که بعدا به همین مناسب ستون توبه نامیده شد و تا به امروز مکان آن در مسجد نبوی مشخص است) پیامبر اکرم فرمودند اگر نزد من آمده بود و از من میخواست که برایش طلب آمرزش کنم توبه اش خیلی زودتر پذیرفته می شد. ب) پیامبر اکرم خودشان به انبیای قبل از خود متوسل شدند : پیامبر اکرم هنگام دفن فاطمه ی بنت اسد در حق او چنین دعا کردند « اللهم اغفر لأمّی فاطمة و وسّع علیها مدخلها بحق نبیک و الا نبیاء الذین من قبلی» (کنز العمال/متقی هندی /ج 12 / ص 148 و المعجم الکبیر/ طبرانی/ج 24/ ص 352 و وفاء الوفاء / ج3 / ص 898) ج)پیامبر اکرم خود شیوه ی توسل را به اصحاب تعلیم می دادند : عثمان ابن حنیف می گوید روزی در محضر پیامبر اکرم بودم حضرت به شخصی شیوه ی دعا و توسل را چنین تعلیم می دادند : برو وضو بساز و خداوند را با این جملات بخوان : اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمة ، یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فی حاجتی لتقضی ، اللهم شفعه فی ؛ خدایا از تو درخواست میکنم و به تو روی می آورم به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت. ای محمد من به حق تو به سوی خدایم روی آورده ام تا حاجتم برآورده شود خدایا پیامبرت را در مورد من شفیع قرار ده » صحیح بخاری /ج 2 / ص 16 و صحیح ابن خزیمه / ج 2/ ص 338 و صحیح ابن جبان/ ج7/ص 111

پاسخ به یک سوال

سئوال: آیا توسل به دعاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از رحلت ایشان صحیح است؟


جواب: انسان هاى والا در جهان برزخ، حى و زنده هستند، و ارتباط ما با آنان برقرار است، در این صورت در خواست دعا از آنان در هر دو حالت; دنیوى و برزخى، کاملاً منطقى خواهد بود و آیه مربوط به درخواست استغفار هر دو حالت رادر بر میگیرد، آنجا که مى فرماید:«وَ لَو أَنَّهُمْ اَذ ظَلَموُا أَنْفُسَهُمْ جاؤوکَ فَاسْتَغفَرُوا اللّه وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولَ لَوَجدُوا اللّه تَوّاباً رَحیماً»(1)
«و اگر آنان هنگامى که بر خود ستم کرده اند به نزد تو بیاند و خود از خدا آمرزش بخواهند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز براى آنان طلب آمرزش کند، خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.»
مسلّماً ریشه استجابت دعاى پیامبر را باید در روح پاک و نفس کریم و قرب ایشان نسبت به خداوند جستجو کرد. به پاس این کرامت معنوى است که خداوند دعاى او را مى پذیرد; زیرا دعاى برخاسته از روح پاک و قلب مملوّ از مهر الهى، بدون چون و جرا به هدف اجابت مى رسد و در این مورد، فرقى بین حیات مادّى و حیات برزخى نیست.
گواه بر این که آیه یاد شده اختصاص به زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ندارد این است که مسلمانان جهان از عصر صحابه و تابعان تا به امروز، عملاً این باب رحمت را باز میدانند و زائران روضه مطهّر نیز اکنون پس از تقدیم سلام و درود به پیشگاه ارجمند پیامبر مى خواهند که براى آنان طلب آمرزش کند و هر فردى در هر زمانى که به حرم آن حضرت مشرف شود، زائران را در این حالت مى یابد.
اکنون نمونه هایى از گفتار بزرگان اهل سنّت، درباره ان آیه و درخواست دعا و توسّل به آن حضرت، پس از رحلت ایشان را ذکر میکنیم:
1. محیى الدین نووى که از محدثان برجسته اهل سنت و شارح صحیح مسلم است، مى نویسد: زائر رو به رسول خدا کند و درباره خویش به او متوسل شود و به وسیله او به سوى خدا شفاعت جوید و از زیباترین چیزها هان است که ماوردى، قاضى ابوالطیب و دیگر اساتید ما از عتبى نقل کرده اند .
عتبى مى گوید: روزى کنار قبر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بودم،مردى از بیابان آمد و گفت:
«السلام علیک یا رسول اللّه سمعت اللّه یقول:«وَلَو أَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جاؤکَ فَاسْتَغفروا اللّه وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسذل لَوَجَدُوا اللّه تَوّاباً رحیماً» و قد جئتک مستغفراً من ذنبى مستشفعاً بِکَ الى ربّى» (2)
«سلام بر تو اى فرستاده خدا. شنیدم که خداوند مى فرماید: «هرگاه آنان بر خویش ستم کنند و نزد تو بیایند و از خدا طلب آمرزش کنند و رسول خدا نیز براى آنان درخواست مغفرت کند، خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت. اى رسول خدا، اکنون به نزد تو آمدم از گناهم استغفار میکنم و تو را شفیع به نزد پروردگارم قرار میدهم.»
2. ابن قدامه حنبلى صاحب کتاب «مغنى» در آداب زیارت پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) ضمن طرح این مطلب که زیارت آن حضرت مستحب است; از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل میکند که فرمود: هرکس به من سلام کند، من پاسخ سلام او را مى گویم. سپس از «عتبى» سرگذشت عرب یاد شده را که از «نووى» آوردیم، نقل میکند و هدف وى از نقل این داستان آن است که زیارت ان حضرت، به این شیوه مستحبّ است.
3. غزالى (متوفاى 505) در بخش مربوط به فضیلت زیارت مدینه، چگونگى زیرت آن حضرت رابه تفصیل آورده و مى گوید:
«پس از به پایان رساندن درودها، رو به قر پیامبر ایستاده، خدارا حمد و ثنا بگوید ودرود فراوانى به پیامبر بفرستد. سپس آیه «و و أَنَّهُم...» را تلاوت کند و بگوید:
اللّهم انّا سَمِعْنا قولک و أطزعنا أمْرَک و قصدْنا نبیّک، متشفعین به الیک فى ذنوبنا، و ما أئقل ظهورنا من اوزارنا...»;(3)
«پروردگارا، سخن تو را شنیدیم و امر تو را اطاعت کردیم و نزد پیامبر تو آمدیم، در حالى که او را شفیع خود نزد تو براى آمرزش گناهانمان قرار داده ایم و پشت ما از بار گناهان سنگین است».(4)
 

 

1.نساء/64
2.نووى، مجموع، شرح مهذب شیرازى و شرح بر صحیح مسلم، ج 8 ص 256، چاپ مکتبة الارشاد.
3.احیا العلوم: 1/295، چاپ دارالمعرفه
4.گزیده راهنماى حقیقت،ص 52،55